سفارش تبلیغ
صبا ویژن

fereshteh

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ fereshteh خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

خری آمد به سوی مادر خویش  بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش

برو امشب برایم خواستگاری  اگر تو بچه ات را دوست داری

 خر مادر بگفتا : ای پسر جان  تورا من دوست دارم بهتر از جان

 ز بین این همه خرهای خوشگل  یکی را کن نشان چون نیست مشگل

خرک از شادمانی جفتکی زد  کمی عرعر نمودو پشتکی زد

 بگفت : مادر به قربان نگاهت  به قربان دوچشمان سیاهت

 خر همسایه راعاشق شدم من  به زیبایی نباشد مثل او زن

 بگفت: مادر برو پالان به تن کن  برو اکنون بزرگان را خبر کن

 به آداب و رسومات زمانه  شدند داخل به رسم عاقلانه

دوتا پالان خریدند پای عقدش  یه افسار طلا با پول نقدش

 خریداری نمودند یک طویله  همانطوری که رسم است در قبیله

خر دانا کلام خود گشایید  وصال عقد ایشان را نمایید

 دوشیزه خر خانم آیا رضائی  به عقد این خر خوشتیپ در آیی

 یکی از حاضرین گفتا به خنده  عروس خانم به گل چیدن برفته

برای بار سوم خر بپرسید   که خر خانم سرش یکباره جنبید

 خران عرعر کنان شادی نمودند  به یونجه کام خود شیرین نمودند

 

 

 



[ دوشنبه 92/12/12 ] [ 8:40 صبح ] [ fereshteh ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
(بالابر) <
Up Page
کد پرش به بالای صفحه وب
(موس)
  • انجمن
  • (کج شدن) کپی کردن)
  • انجمن
  • موس

    موس

    آهنگ