سفارش تبلیغ
صبا ویژن

fereshteh

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ fereshteh خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

 

پسر بچه ای یک برگه کاغذ به مادرش داد. مادر که در حال آشپزی بود،دست هایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند.


او نوشته بود؛ صورتحساب


کو تاه کردن چمن باغچه: 5000 تومان،مراقبت از برادر کوچکم: 2000 تومان ،نمره ی ریاضی خوبی که گرفتم 3000 تومان، بیرون بردن زباله : 1000 تومان.


جمع بدهی شما به من : 11000 تومان.


مادر نگاهی به چشمان منتظر پسرش انداخت و چند لحظه خاطراتش را مرور کرد. سپس قلم را برداشت و پشت برگه ی صورتحساب نوشت:


بابت 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی،هیچ.


بابت تمام شب هایی که به پایت نشستم و دعا کردم،هیچ.


بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا بزرگ شوی،هیچ.


بابت غذا،نظافت تو،اسباب بازی هایت،هیچ.


و اگر شما این ها را جمع بزنی خواهی دید که: هزینه ی عشق واقعی من به تو هیچ است.


وقتی پسر آنچه را که مادرش نوشته بود خواند،چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به مادرش نگاه می کرد، گفت:


" مامان ... دوستت دارم"


آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت:


قبلا به طور کامل پرداخت شده.



[ پنج شنبه 93/1/14 ] [ 11:24 عصر ] [ fereshteh ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
(بالابر) <
Up Page
کد پرش به بالای صفحه وب
(موس)
  • انجمن
  • (کج شدن) کپی کردن)
  • انجمن
  • موس

    موس

    آهنگ