پيام

fereshteh
93/5/14

+ يه روز خانومي قبل از برگشتن همسرش از سرکار، در نامه اي نوشت : من خونه رو تا ابد ترک کردم و ديگه حاضر نيستم با تو زندگي کنم ... و نامه رو گذاشت روي ميز و خودش رفت زير تختخواب قايم شد که عکس العمل شوهرش رو بعد از خوندن نامه ببينه !!! شوهر خسته از سرکار اومد و وارد اتاق خواب شد و چشمش به کاغذ روي ميز افتاد و نامه همسرش رو خوند،،،

fereshteh 93/5/22

پس از خوندن نامه با تمام خونسردي روي کاغذ چيزي نوشت، در همين هنگام زنگ موبايل شوهر بصدا در مياد و شوهر جواب ميده :سلام عزيزم، من فقط لباسام و عوض کنم و ميام، منتظرم باش فدات شم،،،خدارو شکر اين زنم از خونه رفته وبراي هميشه ترکم کرده، انشالله ديگه ريختش ونبينم اصلا ازدواجم با اون بزرگترين اشتباه زندگيم بود،،، کاش قبلاز اين با تو آشنا ميشدم الهيکه قربون اون روي ماهت برم، عزيز دلم

منتظرم باش من تا نيم ساعت ديگه پ?شتم. و بعد درحالي که داشت زيرلب آواز ميخوند از خونه خارج شد زن که از شدت عصبانيت و ناراحتي داشتميمرد و پرپر ميشد بعد از خروج شوهرش، از زير تخت خواب اومد بيرون و رفت ببينه شوهرش چيروي کاغذ نوشته . . ديد شوهرش نوشته،،؛ خنگول کف پات معلومه من ميرم نون بگيرم....

:-D

خخخخخخخ تتتتتتت هههههههههه جججججججججج حححححح